گفتند:گذشته،گذشته!!دست سرنوشت و جام گردون قربانی دیگری می طلبد،
اما نه سرخ چهره و لاله گون بلکه بی کران روحی را در کرانه های افق،
در آبی بی انتهایی آب جان را می گیرد...
گفتند:فراموشش کن،به آنچه دل بستی پشت کن!
تو چشمان و حرارت عشقش،و ما نگاه منتظر تو را بدست یغماگر باد خواهیم سپرد.!
گفتند:نفس هایش مدت هاست خاموش گشته پس تو نیز در افکارت،
او را خفه کن!!!!!
گفتند:شتاب کن!اگر تاخیر کنی باز بیاد او خواهی افتاد!!!...
پاسخ می گویم به فریاد بر همه ی این گفته ها،:
آسمان بلرزد و زمین کر شود:
بیا ای اولین عشق،ای تنها نشانی مهربانی،منتظرت هستم،
هر چند چشمانم خسته ی ناز کشیدن است!!!
انتظاری طولانی تحمل کرده ای،می دانم.
تو روحم را می شناسی،پس از من نخواه او را از خود برانم.چرا که،
سر دفتر زندگی من و او،عشق و پایانش سوگ بوده است!!
از اول قرارمان این بود که به یادش بمانم،پس فراموش نمی کنم :
آن کس را که بعد از تو آمد اما پرنده وار
پر کشید
چه
زود
!!!
با تشکر از نظرات خوب شما دوستای مهربونم..اول اینکه یه تبریک کوکولو به مناسبت ماه مبارک رمضان
به همه ی شما مهربونا،دوم اینکه انشالله که نماز روزه هاتون مورد قبول درگاه حق واقع بشه
سر سفره هم ما رو یادتون نره...بگین خدایا ساقی رو هم فراموش نکن...!!!
بعد اینکه وبلاگم تا اطلاع ثانوی یکشنبه ها آپ میشه...و آخر اینکه نظر یادتون نره...